سفارش تبلیغ
صبا ویژن
پرخوری، حجاب تیز فهمی است [امام علی علیه السلام]
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» جلوه های رفتاری و اخلاقی>ایثار و بخشش‏هاى حضرت زهرا

۱.ایثار و بخشش در شب عروسى

  امیرالمؤمنین على علیه‏السلام زره خود را فروخت و پول آن را از بابت مهریه زهرا علیهم‏السلام به خدمت رسول خدا تقدیم داشت و پیامبر بزرگوار اسلام نیز پولها را در اختیار چند نفر از اصحاب خود قرار داده و سفارش فرمودند: «براى فاطمه جهیزیه فراهم کنند...»
از جمله خریدها بدین منظور، پیراهن عروسى بود که به هفت درهم خریدارى شده بود و زهرا آن را در شب عروسى به تن کرده و در حال رفتن به خانه شوهر بود....
در حالى که سلمان افسار مرکب فاطمه علیهاالسلام را در دست داشت و آرام آرام رو به سوى خانه استیجارى که در کنار مدینه قرار گرفته بود مى‏رفتند، ناگهان کنیزى به دختر پیامبر صلى اللَّه علیه و آله سلام کرد و از مشکلات خود سخن گفت و براى رفع نیازش از آن بانوى گرامى اسلام درخواست کمک نمود...
فاطمه علیهاالسلام به زنانى که دور او را گرفته بودند فرمودند: کمى آرام باشید و اطراف مرا مراقبت کنید و خود از مرکب پایین آمد و در میان کاروان زنان که مانند نگین او را محاصره کرده بودند، پیرهن تازه را از تنش درآورد و آن را به کنیز سائل بخشید و خود لباس کهنه پوشید و حرکت به سوى خانه بخت را از سرگرفت...
شب زفاف به پایان رسید. رسول خدا همراه با کاسه‏اى شیر به دیدار دختر و داماد شتافت، در حالى که صبحانه میل مى‏کردند، رسول خدا فاطمه علیهاالسلام را تماشا مى‏کرد، در این حال پیامبر صلى اللَّه علیه و آله متوجه شد که دخترش زهرا لباس کهنه بر تن دارد، با تعجب پرسید: دخترم! چرا لباس نو نپوشیده‏اى؟
فاطمه: پدر جان! دیشب آن را به کنیزى بخشیدم که نیازمندش بود.
رسول خدا: عزیزم! مناسب بود براى مراعات حال داماد، لباس نو را براى خود نگه مى‏داشتى. فاطمه: پدرجان! این درس را از قرآن آموخته‏ام که مى‏فرماید: «در احسان کردن پیوسته چیز مطلوب و مورد علاقه‏تان را احسان کنید.
علاوه بر این، شما نیز همیشه چنین مى‏کردید...
پیامبر صلى اللَّه علیه و آله دیگر سخنى نگفت، ولى گویا از درون خود به دخترش عشق مى‏ورزید و از چنین ایمان و ایثارگرى او به خود مى‏بالید.
شب عروسى براى هر عروس و دامادى خاطره‏آمیز و بسیار حساس است. زیبایى و آراستگى عروس در چنین شبى در افکار و عشق و علاقه‏ى آتى داماد مؤثر مى‏باشد و به عنوان پایه و اساس زندگى مشترکشان به حساب مى‏آید، ولى فاطمه‏ى زهرا علیهاالسلام با در نظر گرفتن همه‏ى این مسائل، تنها پیرهن تازه‏اش را به سائل مى‏بخشد و خود پیرهن کهنه مى‏پوشد.

۲.گردنبند با برکت حضرت زهرا

حضرت امام صادق علیه‏السلام از طریق پدرش از جابر بن عبداللَّه انصارى نقل مى‏کند که بعد از خواندن نماز عصر در کنار پیامبر صلى اللَّه علیه و آله نشسته بودیم ناگه پیرمردى وارد شد و عرض کرد: یا رسول‏اللَّه! گرسنه‏ام سیرم کن، عریانم بپوشان، فقیرم کمکم کن.
پیامبر خدا صلى اللَّه علیه و آله فرمودند: برادر عرب! من چیزى در اختیار ندارم که تو را کمک کنم، ولى تو را به سراغ کسى مى‏فرستم که خدا و پیامبر را دوست دارد و خدا و پیامبر نیز او را دوست دارند، او کسى است که با مال و جان ایثار مى‏کند.
هم‏اکنون برو به سراغ خانه‏ى فاطمه... عرب به همراه بلال به منزل فاطمه علیهاالسلام رفت، (در این تاریخ منزل او در کنار خانه‏ى پیامبر صلى اللَّه علیه و آله بود) بعد از سلام و مدح اهل‏بیت وضع خود و دیدار با پیامبر را به اطلاع آن بانو رسانید. (در این حدیث آمده است که فاطمه و على علیهم‏السلام مانند خود پیامبر خدا صلى اللَّه علیه و آله سه روز بود که گرسنه بودند و چیزى در اختیار نداشتند، و پیامبر الهى آگاهانه از این وضع، مرد عرب را به سراغ فاطمه علیهاالسلام فرستاد) حضرت زهرا علیهاالسلام نخست پوستى که بر روى آن مى‏خوابیدند به عرب داد و گفت جز این در خانه چیزى نداریم، ولى عرب آن را نگرفت و پس داد. سپس فاطمه علیهاالسلام دست به گردنبند برد که یادگار و هدیه دختر حمزه سیدالشهداء بود، آن را به عرب داد و فرمود: بگیر، آن را بفروش مشکل خود را برطرف کن. عرب گردنبند را گرفت و شادمان خانه امیدش را ترک گفت و به حضور پیامبر صلى اللَّه علیه و آله رسید و پس از سخنانى سرانجام عمار یاسر آن را خرید و در عوض بیست دینار و دویست درهم، یک دست لباس و یک رأس مرکب داد و اعرابى فقیر را خوشحال نمود... عمار گردنبند را به خانه آورد، آن را به عطر معطر ساخت و در برد یمانى گذاشت و تحویل غلامش داد و فرمود: «غلام! این گردنبند را به پیامبر صلى اللَّه علیه و آله تحویل ده، تو را نیز به آن حضرت بخشیدم.»
غلام به حضور پیامبر صلى اللَّه علیه و آله رسید و جریان را به عرض آن بزرگوار رسانید، رسول خدا نیز فرمود: همین گردنبند را به فاطمه علیهاالسلام برسان و تو را به فاطمه بخشیدم. غلام به در خانه فاطمه علیهاالسلام آمد و پس از عرض ادب و سلام گفت: اى دختر پیامبر این گردنبند را پدرت مرحمت کرد و مرا به تو بخشید.
فاطمه علیهاالسلام گردنبند را گرفت و غلام را در راه خدا آزاد کرد. در این هنگام غلام خندید و گفت: چه گردنبند بابرکتى؟! گرسنه را سیر کرد، عریان را پوشاند، فقیرى را غنى ساخت، برده‏اى را آزاد کرد و خود به صاحب اصلیش برگشت.

۳.ایثار در پذیرایى از مهمان عرب

مهمان‏نوازى شوهر بستگى به ایثار و پذیرایى همسر او مى‏باشد، اگر امیرالمؤمنین على علیه‏السلام مهمان‏نواز بود و از نیامدن و نرسیدن مهمان محزون مى‏گشت، یکى از عواملش اطمینان خاطر از آمادگى و پذیرایى فاطمه علیهاالسلام بوده است.
روزى عربى مستمند که از گرسنگى در رنج بود به خدمت پیامبر خدا صلى اللَّه علیه و آله رسیده، از درد گرسنگى به آن سرور شکوه کرد، حضرت نیز پیکى را به سراغ زنان خویش فرستاده، از آنان درخواست طعام کرد، ولى همگى گفتند: ما جز آب چیزى براى خوردن نداریم. رسول خدا طبق معمول از دیگر مسلمانان کمک خواست، که آن مرد گرسنه را مهمان خود کنند، باز طبق معمول على علیه‏السلام اظهار آمادگى کرد و عرب را به خانه آورد و از فاطمه علیهاالسلام در این باره کمک خواست. زهرا گفت: ما طعامى- جز به اندازه‏ى خوراک یک بچه- نداریم، ولى آن را به مهمان خود مى‏دهیم و خود در گرسنگى بسر مى‏بریم.
فاطمه علیهاالسلام با توافق امیرالمؤمنین، بچه‏ها را بدون طعام- به هر طریقى بود- خوابانید و خود نیز گرسنه ماند و على علیه‏السلام چراغ را- به بهانه معیوب بودن- روشن نکرد و در تاریکى شب از مهمان پذیرایى نمود و او را سیر کرد و به مهمان چنین وانمود کرد که او نیز طعام مى‏خورد، تا مهمان متأثر نگردد.
شب به پایان رسید و صبح در مسجد حاضر شدند و با پیامبر خدا صلى اللَّه علیه و آله دیدار نمودند. رسول خدا از دیدن على علیه‏السلام گریه کرد و گفت: دیشب ملائکه خدا از مهمان‏نوازى شما تعجب کردند و آیه نهم سوره‏ى حشر: «و یؤثرون على انفسهم و لو کان بهم خصاصة» را در حق شما نازل کردند.
همین قضایا نشان مى‏دهد که فاطمه علیهاالسلام تا چه مقدار ایثارگر بوده و چگونه فداکارى مى‏کرده است.

۴.موقوفات و صدقات حضرت زهرا

 کلینى از ابوبصیر از حضرت امام محمدباقر علیه‏السلام روایت مى‏کند که آن حضرت برخاست و سبدى آورد و در آن بسته‏اى بود آن بسته را گشود نوشته‏اى در آن بود فرمود: این وصیت جده‏ام حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام است که صدقات و موقوفات خود را معین و تولیت آن را به عهده امیرالمؤمنین و امام حسن و امام حسین علیه‏السلام و اولاد ارشد آنها قرار داده است. موقوفات آن بانو هفت قطعه زمین محصور و محدود بود و در آن قید شده بود که این اراضى که در تصرف فاطمه است تولیت آن را به على بن ابیطالب واگذار مى‏کند و چون على از جهان رفت تولیت آن با امام حسن مجتبى و پس از او با امام حسین است و بعد از امام حسین تولیت این اراضى با بزرگترین اولاد ذکور او است از ذریه من و خدا را شاهد مى‏گیرم و مقداد بن اسود و زبیر بن عوام را نیز شاهد این صدقات قرار مى‏دهم که من (فاطمه دختر رسول خدا) گفتم و على بن ابیطالب به خط خود نگاشت. حضرت زهرا علیهاالسلام قید کرد که تولیت این موقوفات و صدقات با اولاد ارشد او و فرزندان ارشد على مرتضى علیه‏السلام باشد یعنى مخصوص نسل سادات است



 




نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » احمد زیدونی ( سه شنبه 85/12/22 :: ساعت 9:48 صبح )

»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

وقایع بعد از شهادت حضرت زهرا
یازده نکته در رابطه با فدک
وقایع پس از ایراد خطبه حضرت زهرا
احتجاج حضرت زهرا با ابوبکر پس از ایراد خطبه
[عناوین آرشیوشده]