سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ـ در سفارش به هشام : مبادا که حکمت را فرو افکنی و آن را نزد نادانان بنهی . [امام کاظم علیه السلام]
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» جلوه های رفتاری و اخلاقی>فاطمه زهرا در صحنه‏ آموزش

۱.فاطمه زهرا در صحنه‏ آموزش

دختر گرامى رسول خدا در مسائل علمى نیز مانند سایر ویژگیهاى اخلاقى و انسانى، از امتیازات بسیار بالایى برخوردار بود، زیرا آن حضرت ارتباط قوى به عالم غیب داشت و مستقیماً با جبرئیل امین و سایر ملائک به گفتگو مى‏پرداخت و اخبار گذشته و آینده جهان را از آنان دریافت مى‏داشت.
فاطمه‏ى زهرا علیهاالسلام در میان امت اسلامى تنها زنى است که داراى مقام ارجدار عصمت مى‏باشد و بدین وسیله علوم و آگاهیش به عالم غیب، که از علوم الهى سرچشمه مى‏گیرد، بستگى دارد و پایان و حدودى بر آن متصور نیست و تمام مسائل جهان را در کلیه‏ى دورانها مى‏دانست و آنها را مو به مو خبر مى‏داد.

۲.توانایى علمى فاطمه زهرا

 قال رسول‏اللَّه (ص): ان اللَّه جعل علیاً و زوجته و ابناءه حجج على خلقه و هم ابواب العلم فى امتى من اهتدى بهم هدى الى صراط مستقیم.
پیامبر خدا صلى اللَّه علیه و آله فرمودند: خداوند متعال على و همسر و فرزندانش را حجت مردم قرار داده و آنان درهاى علم و آگاهى در میان امت من هستند، هرکس به آنان تمسک نماید، به راه راست هدایت یافته است.
در این حدیث فاطمه‏ى زهرا علیهاالسلام مانند امیرالمؤمنین علیه‏السلام و سایر حضرات معصومین دروازه‏ى علم و عامل هدایت مردم شناخته شده‏اند. بنابراین آن حضرت علاوه بر اینکه حجت خدا در میان امت اسلامى بوده، نقش آموزشى و پرورشیش نیز از این حدیث استفاده مى‏گردد. (من اهتدى بهم).
قال النبى لها: اى شى‏ءٍ خیر للمرأة؟ قالت: ان لاترى رجلاً و لایراها رجلٌ، فضمها الیه و قال: ذریة بعضها من بعضٍ.
پیامبر خدا صلى اللَّه علیه و آله به فاطمه علیهاالسلام گفتند: براى زن چه چیز خوب است؟ آن حضرت فرمودند: زن مردى را نبیند و مرد نیز زن را نبیند، رسول گرامى اسلام چون این جواب صحیح را شنید، دخترش را در آغوش گرفته و فرمود: ذریه‏اى است که بعضى از بعض دیگر بهتر.
این حدیث نیز علم و آگاهى فاطمه علیهاالسلام را در بر دارد، که باعث تعجب و تحسین رسول خدا قرار گرفته است.
عن ابى‏عبداللَّه علیه‏السلام: ان فاطمة علیهاالسلام مکثت بعد رسول‏اللَّه (ص) خمسة و سبعین یوماً، و کان دخلها حزن شدید على ابیها، و کان یأتیها جبرئیل فیحسن عزاها على ابیها و یطیب نفسها و یخبرها عن ابیها و مکانه، و یخبرها بما یکون بعدها فى ذریتها و کان علىٌّ یکتب ذلک.
حضرت امام صادق علیه‏السلام مى‏فرمایند: مادرم فاطمه علیهاالسلام پس از رحلت پدرش هفتاد و پنج روز زندگى کردند، ولى در این ایام بسیار محزون بود و در فراق پدر مى‏سوخت. در طول این مدت جبرئیل به حضور زهرا مى‏رسید، و او را در عزاى پدر تسلیت مى‏گفت، و دلش را از غصه‏ها آرام مى‏ساخت و از جایگاه پیامبر صلى اللَّه علیه و آله و اخبار او آگاهش مى‏کرد، حتى اخبار آینده را در مورد فرزندانش به اطلاع او مى‏رسانید و امیرالمؤمنین على علیه‏السلام نیز آنها را مى‏نوشت.

۳.برترى علم فاطمه زهرا بر تمام اصحاب پیامبر

عن علىٍّ علیه‏السلام قال: کنا عند رسول‏اللَّه (ص) فقال: اخبرونى اى شى‏ءٍ خیر للنساء؟ فعیینا بذلک کلنا حتى تفرقنا، فرجعت الى فاطمة علیهاالسلام فاخبرتها بالذى قال لنا رسول‏اللَّه (ص) و لیس احدٌ منا علمه و لاعرفه. فقالت: ولکنى اعرفه: خیر للنساء ان لایرین الرجال و لا یراهن الرجال، فرجعت الى رسول‏اللَّه (ص) فقلت: یا رسول‏اللَّه (ص) سألتنا: اى شى‏ءٍ خیرٌ للنساء؟ خیر لهن ان لایرین الرجال و لا یراهن الرجال، فقال (ص): من اخبرک فلم تعلمه و انت عندى؟! فقلت: فاطمة، فاعجب ذلک رسول‏اللَّه (ص) و قال: ان فاطمة بضعة منّى.
على علیه‏السلام مى‏فرمایند: ما در حضور پیامبر خدا صلى اللَّه علیه و آله نشسته بودیم، حضرت سؤالى را مطرح کردند ولى کسى جواب آن را نداشت و آن این بود که: «چه چیزى براى زنان خوب است؟»
چون من به خانه مراجعت نمودم، قضیه را به اطلاع فاطمه علیهاالسلام رساندم، آن بانوى عزیز فرمودند: من جوابش را مى‏دانم و آن اینکه: «زنان مردان را نبینند و مردها زنان را» على علیه‏السلام مى‏فرمایند چون من این جواب را از فاطمه علیهاالسلام شنیدم، به حضور پیامبر رسیده و عرض کردم: یا رسول‏اللَّه شما سؤالى فرمودید که: «چه چیز براى زنان خوب است؟» اینک من جواب آن را مى‏گویم و آن اینکه: «زنان مردان را نبینند و مردها زنان را».
پیامبر خدا صلى اللَّه علیه و آله فرمودند: یا على! تو هنگامى که در نزد من بودى جواب این سؤال را ندانستى. على علیه‏السلام مى‏گوید؛ جواب دادم: «من از فاطمه علیهاالسلام یاد گرفتم.» رسول خدا با تعجب فراوان از آگاهى فاطمه علیهاالسلام فرمودند: فاطمه علیهاالسلام پاره‏ى تن من است.
این حدیث به صراحت اعلان مى‏دارد که علم و آگاهى فاطمه علیهاالسلام از تمام اصحاب پیامبر صلى اللَّه علیه و آله بیشتر بود، حتى امیرالمؤمنین على علیه‏السلام نیز با آن همه توانایى علمى هرچند در مسأله بالخصوص، در برابر علم فاطمه علیهاالسلام زانو زده و از او جواب این پرسش را آموخته است، تا جایى که این مهم، باعث تعجب پیامبر خدا صلى اللَّه علیه و آله نیز گردیده است.
اگر چه ما معتقدیم که امیرالمؤمنین در تمام زمینه‏ها بر تمام انسانها، جز پیامبر خدا صلى اللَّه علیه و آله، برترى دارند. (در این مورد به کتاب آفتاب ولایت به قلم نگارنده مراجعه فرمایید).
شبیه این موضوع حدیث دیگرى است از امیرالمؤمنین که مى‏فرمایند:
رسول خدا از اصحابش سؤال کردند: «زن چیست؟» گفتند: «عورت است،» سؤال دوم را مطرح کردند که: «زن چه زمانى به خدا نزدیکتر مى‏گردد؟» کسى جواب آن را نداشت. اما چون فاطمه علیهاالسلام این سؤال را شنید، بى‏درنگ فرمود: «آن هنگامى است که زن در داخل خانه‏اش بنشیند.» پیامبر خدا صلى اللَّه علیه و آله چون این جواب را شنیدند فرمودند: «فاطمه پاره‏ى تن من است.

۴.فاطمه زهرا در میدان تعلیم

زنى به خدمت فاطمه‏ى زهرا علیهاالسلام شرفیاب گشت و سؤالى را مطرح ساخت و جواب آن را از حضرت شنید، سپس اجازه خواست و پرسش دوم را سؤال کرد، حضرت جواب آن را نیز داد، به همین صورت ده مسأله از بانوى عزیز اسلام آموخت ولى دیگر احساس شرمندگى کرد و بیش از آن نخواست حضرت فاطمه علیهاالسلام را مزاحمت نماید، از این جهت اجازه خواست رفع زحمت نموده و خانه فاطمه علیهاالسلام را ترک گوید.
حضرت احساس کرد؛ او از کثرت پرسشهاى خویش شرمگین گردیده و به این جهت مى‏خواهد خانه و حضور آن حضرت را ترک کند، لذا فرمودند: شما خجالت نکشید، من در برابر هر مسأله‏اى که به تو آموزش مى‏دهم پاداش دارم، پاداشى خیلى مهم و آن اینکه: «تعلیم دادن یک مسأله ارزش و ثوابش بیش از آن است. که مابین زمین تا عرش خدا را از جواهرات ارزشمند پر نمایند.»
اى زن! اگر کسى به کارگرى مشغول گردد و بار سنگینى را به دوش گرفته و به پشت بام حمل کند و در برابر آن صد هزار دینار طلا مزد بگیرد، آیا در این فرض، کارگر احساس خستگى مى‏نماید؟! زن جواب داد: نه. فاطمه علیهاالسلام فرمودند: من نیز در برابر آموزشهایى که انجام مى‏دهم چنین احساسى دارم، زیرا پاداش من به مراتب بیشتر است.
این حدیث که از تفسیر امام حسن عسکرى علیه‏السلام نقل شده، مى‏رساند که زنان امت اسلامى مشکلات و سؤالات خویش را به حضرت فاطمه علیهاالسلام مراجعه مى‏کرده و پاسخ لازم را مى‏گرفتند.
حتى احادیث زیادى داریم که علاوه بر زنان، مردها نیز به طور مستقیم و یا از طریق همسرانشان از آن حضرت سؤالاتى نموده و احکام الهى را یاد مى‏گرفتند.

۵. زهرا آیا من از شیعیان شما هستم!؟

 یا زهرا آیا من از شیعیان شما هستم!؟ مردى زنش را به خدمت حضرت فاطمه علیهاالسلام فرستاده و این پرسش را سؤال نمود: «آیا من از شیعیان شما هستم یا نه؟»
حضرت جواب داد: «اگر تو به دستورات و گفته‏هاى ما عمل مى‏کنى و از آنچه تو را ممنوع کرده‏ایم ترک مى‏نمایى، شیعه ما هستى وگرنه، نه.
زن چون این پیام را به شوهرش رسانید، او شروع به گریه و ناله کرد و گفت: چه کسى از این همه گناهان دورى مى‏کند؟ من که چنین نیستم. بنابراین همیشه در آتش جهنم خواهم بود زیرا کسى که شیعه اهل‏بیت نباشد طعمه ابدى آتش قهر خدا خواهد بود. 
زن، چون مرد خود را بسیار پریشان دید، دوباره به خدمت فاطمه علیهاالسلام برگشته و واکنش شوهرش را در برابر جواب آن حضرت، به اطلاع بى‏بى رسانید. فاطمه علیهاالسلام دوباره پیغام داد: به او بگو چنین فکر نکن، شیعیان ما از بهترین افراد اهل بهشت خواهند بود و دوستان ما نیز که به مقام شیعه بودن نمى‏رسند، همیشه در آتش دوزخ نخواهند بود. گناهان آنان در اثر گرفتارى به بلاها و بیماریها در دنیا محو مى‏شود. بقایاى گناهانشان نیز در عرصه‏ى محشر- در اثر ترس و وحشت از آن صحنه- کم مى‏گردد و سپس در طبقات بالاى آتش جهنم نیز با عذاب محدود الهى پاک مى‏شوند، آنگاه با محبت و شفاعت ما نجات پیدا مى‏کنند.
قابل توجه است که فاطمه‏ى زهرا علیهاالسلام پناه و مرجع فکرى و مذهبى مسلمانان بود، حتى مسلمانان مرد نیز، که نسبت به اهل‏بیت نزدیک بودند، همچون زنان مسلمان به محضر فاطمه علیهاالسلام شتافته و از حوزه‏ى علمى آن یادگار رسول خدا کسب فیض مى‏کردند و از این طریق احادیث و روایاتى را از آن بزرگوار به دیگران انتقال مى‏دادند، که سلمان، ابوذر، مقداد و... از این گروه بودند، و ما برخى سخنان سلمان را، در بحثهاى گذشته، از آن حضرت نقل نمودیم. علاوه بر اینها، سخنان دُرربار آن حضرت در جمع مهاجرین و انصار در مسجد رسول خدا و خطابه‏هاى آتشین وى در کنار زنان مدینه که به عیادتش شتافته بودند و همچنین احتیاجات ارزشمند و دشمن‏شکن آن شفیعه‏ى روز جزا، همه و همه، نشان آموزش و پرورش آن حضرت به حساب مى‏آید، که باعث بیدارى و هدایت مؤمنین و خوار و زبونى منافقین و غاصبین خلافت مى‏گردید.

۶.علم و آگاهى فضه خادمه به واسطه تربیت‏ها و آموزشهاى حضرت زهرا

توجه خوانندگان عزیز را به خادم اهل‏بیت، حضرت فضه که سالها از محضر فاطمه‏ى علیهاالسلام کسب فیض کرد جلب مى‏کنم:
فضه زنى بود فقیه و دانا، که عمر بن خطاب در حق او گفت: شَعْرَةٌ مِنْ آلِ اَبى‏طالِبٍ اَفْقَهُ مِنْ عَدِىٍّ.
یک رشته موى آل ابى‏طالب فقیه‏تر و داناتر از تمام قبیله عدى است.
لازم به توضیح است که خلیفه در مقام قضاوت بین فضّه و شوهر او (سلیک غطفان) این جمله را گفت که شوهر، از عدم موافقت فضّه در زوجیّت و مباشرت، شکوه داشت، در حالى که فضّه در مقام استبراء و کشف حال دوران عادت ماهانه بود....
مرحوم علامه مجلسى- رضوان‏اللَّه‏علیه- در مورد فضّه داستانى را نقل کرده، که علم و آگاهیش را- که قطره‏اى از علوم فاطمه‏ى زهرا مى‏باشد- ترسیم مى‏نماید:
روزى یکى از زائران بیت خدا از قافله عقب ماند و در این گیرودار متوجه زنى شد که او نیز راه گم کرده و نمى‏دانست کجا رود. مرد پرسید: «تو کیستى؟» (من انت؟)
زن با خواندن آیه‏ى هشتاد و نه سوره‏ى زخرف به او تفهیم کرد که چرا سلام نکردى؟ 
مرد: سلام علیک
زن: و علیک‏السّلام
مرد: در این صحرا چه مى‏کنى؟ «ما تصنعین ههنا؟»
زن: خدا هرکسى را هدایت کند گمراه نمى‏شود. «و من یهدالله فماله من مضل». 
(او با خواندن این آیه مرد را متوجه کرد که گم شده است.)
مرد: تو از جن هستى یا از جنس بشر؟
زن: اى بنى‏آدم! خود را مزین سازید. «یا بنى‏آدم خذوا زینتکم  یعنى من از جنس بشر هستم.»
مرد: از کجا مى‏آیى؟
زن: از راه دور «ینادون من مکان بعید؛ یعنى از مدینه مى‏آیم.»
مرد: کجا مى‏روى؟
زن: براى افراد واجد شرائط واجب است به حج روند. «ولله على الناس حج البیت من استطاع الیه سبیلا. (کنایه از اینکه عازم حج هستم.)
مرد: کى از خانه خارج شده‏اى.
زن: ما زمین و آسمان را در شش روز آفریده‏ایم. «و لقد خلقنا السموات والارض و ما بینهما فى ستة ایّام یعنى شش روز است که از مدینه خارج گشته‏ام.»
مرد: آیا میل طعام دارید؟
زن: ما آنان را جسد و بى‏روح خلق نکرده‏ایم که نیازى به خوردن نداشته باشند. «و ما جعلناهم جسدا لایأکلون الطعام با این تعبیر و خواندن آیه مى‏رساند که نیاز به غذا و خوردن دارد.» مرد به او غذا داد و سپس گفت: کمى با شتاب حرکت کن.
زن: خداوند هرکسى را به اندازه قدرتش مکلف ساخته. «لایکلف اللَّه نفساً إلا وسعها  یعنى بیش از این توانایى ندارم.»
مرد: پس بیا تو را نیز به مرکب خود سوار کنم.
زن: اگر در عالم دو خلق وجود داشت باعث فساد مى‏شد. «لو کان فیهما آلهة الا اللَّه لفسدتا  آرى سوار شدن زن و مرد به یک مرکب خطرناک است.»
مرد از مرکب خود پایین آمده و زن را بر آن سوار کرد. در این هنگام زن این آیه را خواند: «سبحان الذى سخّر لنا هذا  منزه است آن خدایى که این را براى ما مسخر کرد...» مرد مى‏گوید: بدین طریق خود را به قافله رساندیم، من از زن پرسیدم: آیا در میان کاروان کسى را دارى؟
او با خواندن آیه‏ى 26 سوره‏ى ص، 144 آل‏عمران، 12 مریم و 11 طه، که به ترتیب، نامهاى مبارک حضرت داوود، حضرت محمد صلى اللَّه علیه و آله، حضرت یحیى و حضرت موسى علیهم‏السلام است مرا متوجه چهار پسر خود کرد که این نامها را داشتند.
من با صداى بلند کاروان را مخاطب قرار داده و نام این افراد را خواندم، ناگاه دیدم چهار نفر جوان به نزد من آمدند، از زن پرسیدم آنان کیستند؟ او با خواندن آیه‏ى 46 سوره‏ى کهف به من فهماند که آنان پسرانم هستند.
آن جوانان به خدمت آن زن رسیدند. جوانان فوق‏العاده محبت مى‏کردند، زن از آنان با خواندن آیه‏ى بیست و شش سوره‏ى قصص خواست که به من نیکى کنند. جوانان نیز هدایا و اشیایى به عنوان تشکّر به من دادند...
من از آنان پرسیدم: این زن کیست؟
آنان گفتند: این مادر ما (فضّه)- خادمه‏ى فاطمه‏ى زهرا علیهاالسلام- است، که بیست سال تمام سخنان خویش را با خواندن قرآن مى‏رساند.
حالا شما خوانندگان عزیز توجه فرمایید که اگر فضه- خادمه زهرا- چنین باشد، معلم و مربى او که تمام فضائل اخلاقى و کمالات انسانى و علوم سرشار خویش را از منبع فیض بى‏منتهاى الهى کسب کرده و در دامن پر مهر نبوت و رسالت تربیت شده و شایستگى همسرى ولایت و مادرى امامت گردیده است چگونه بوده است؟!







نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » احمد زیدونی ( سه شنبه 85/12/22 :: ساعت 9:45 صبح )

»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

وقایع بعد از شهادت حضرت زهرا
یازده نکته در رابطه با فدک
وقایع پس از ایراد خطبه حضرت زهرا
احتجاج حضرت زهرا با ابوبکر پس از ایراد خطبه
[عناوین آرشیوشده]