بچه بودم که مادرم حرز تو گردنم ميکرد
وقتي محرم ميومد پيرهن سياه تنم ميکرد
لباسه پادشاهيه پيرهن سياهه روضه هات
ميخوام بشم آقا فقط خاکه پاي غلام سيات
سياه پوشه حسينيه بهشت دنيايه منه
بنازمش همه ميگن حسين فقط ماله منه